-
سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، ۱۰:۱۱ ق.ظ

قرآن کریم و سنت اسلامی هیچگاه امامت را به «جنسیت» محدود نکردهاند. معیارهای امامت در قرآن، مانند عدالت، صبر و یقین، اختصاصی به مردان ندارد. از سوی دیگر، الفاظ و القاب به کار رفته در متون دینی یا خنثیاند یا معنایی عام دارند که زنان را هم شامل میشود. همچنین نمونههای برجستهای از زنان در قرآن بهعنوان الگو برای همه مؤمنان معرفی شدهاند (مانند مریم و آسیه). این دلایل، پایه نظری و قرآنی مهمی برای امکان زن بودن امام دوازدهم (عج) هستند. در تاریخ اسلام و روایات مهدوی، زنان بارها نقشهای کلیدی در رهبری دینی، اجتماعی و سیاسی ایفا کردهاند. از حضرت زهرا (س) که خطبه فدکیه را در قلب جامعه ایراد کرد تا حضرت زینب (س) که پیام کربلا را زنده نگه داشت، نمونههای تاریخی فراوانی از رهبری زنان وجود دارد. همچنین روایات مربوط به عصر ظهور، از حضور گسترده زنان در سپاه امام و امنیت بینظیر زنان در جامعه مهدوی سخن گفتهاند. این شواهد نشان میدهد که زمینه تاریخی و روایی برای پذیرش امام زنانه فراهم است.
در متون عرفانی و روایی شیعه، و همچنین در سنتهای دینی دیگر، حقیقت «نجات» و «ولایت» اغلب با نمادهای زنانه پیوند خورده است. مفاهیمی چون «سرّ مستودع»، «امالکتاب»، «پردهنشینی» و «غیبت» در باطن خود ماهیتی مؤنث دارند. از سوی دیگر، در ادیان دیگر نیز منجی یا حضور الهی اغلب در چهرهای زنانه یا مؤنث ظهور یافته است. این همه شواهد نشان میدهد که امام دوازدهم (عج) میتواند زن باشد، بیآنکه با سنت دینی ناسازگار باشد.تاریخ اسلام و شیعه نیز نشان داده که محیط اجتماعی مردسالار، پذیرش یک امام زن را دشوار میساخت. دشمنی فقها، اتهام «دین جدید»، خطر قتل از سوی حکومتها و حتی تعصب اجتماعی، همه عواملی بودند که ضرورت پنهانسازی هویت امام را ایجاب میکردند. به همین دلیل، ولادت پنهانی، سفارش به عدم ذکر نام، و بهکارگیری القاب مردانه همگی لایههای امنیتی برای حفظ جان امام زنانه بودهاند. از سوی دیگر، تجربه تاریخی ناکامی حکومتهای مردسالار و نیاز جهان امروز به رهبری زنانه، نشان میدهد که زمان ظهور، بهترین موقع برای آشکار شدن این راز خواهد بود.
بخش اول: مبانی قرآنی و کلامی
قرآن کریم و سنت اسلامی هیچگاه امامت را به «جنسیت» محدود نکردهاند. معیارهای امامت در قرآن، مانند عدالت، صبر و یقین، اختصاصی به مردان ندارد. از سوی دیگر، الفاظ و القاب به کار رفته در متون دینی یا خنثیاند یا معنایی عام دارند که زنان را هم شامل میشود. همچنین نمونههای برجستهای از زنان در قرآن بهعنوان الگو برای همه مؤمنان معرفی شدهاند (مانند مریم و آسیه). این دلایل، پایه نظری و قرآنی مهمی برای امکان زن بودن امام دوازدهم (عج) هستند.
دلیل ۱. آیه بقره/۱۲۴ نشان میدهد شرط امامت عدالت است، نه جنسیت
خداوند در ماجرای ابراهیم میفرماید: «إنی جاعلُک للناس إماماً». در این آیه، معیار انتخاب امامت، مقام عبودیت و عدالت است و نه زن یا مرد بودن. هیچ قیدی از جنسیت در این نص قرآنی دیده نمیشود. بنابراین، از منظر کلامی، همانطور که ابراهیم پس از امتحانات سنگین شایسته امامت شد، یک زن معصوم هم میتواند مشمول این مقام گردد.
دلیل ۲. آیه سجده/۲۴ امامت را به صبر و یقین مشروط میکند، نه مرد بودن
«وَجَعَلنا مِنهم أئمةً یَهدون بأمرنا لمّا صبروا و کانوا بآیاتنا یوقنون». این آیه بهروشنی نشان میدهد که خداوند امامت را به صبر و یقین اعطا میکند. چون این صفات هم در مردان و هم در زنان وجود دارد، منطقی است که زن نیز میتواند امام باشد.
دلیل ۳. واژه «ولد» در روایات شامل دختر هم میشود
در بسیاری از روایات، امام دوازدهم «ولد الحسن» معرفی شده است. اما در لغت عرب، «ولد» هم دختر را شامل میشود و هم پسر. چنانکه در قرآن «یُوصیکم الله فی أولادکم» (نساء/۱۱) هم به دختران و هم پسران اشاره دارد. پس این تعبیر مانعی برای زن بودن امام نیست.
دلیل ۴. واژه «رجل» در متون لزوماً به معنای «مرد» نیست
مخالفان میگویند در برخی روایات امام قائم «رجل» خوانده شده است. اما در عربی «رجل» گاهی به معنای «شخص برجسته» یا «صاحب مقام» است، نه الزاماً جنس مذکر. مثلاً در قرآن «رجالٌ لا تُلهیهم تجارة ولا بیع عن ذکر الله» (نور/۳۷) که «رجال» میتواند جنسیتبردار نباشد، بلکه معنای «اهل عظمت» داشته باشد.
دلیل ۵. القاب خنثی در دعاها و زیارات امام زمان
در دعاها و زیارات مشهور، امام دوازدهم با القابی مثل «الحجة»، «القائم»، «بقیة الله» معرفی میشود. این القاب ذاتاً به هیچ جنس خاصی اشاره ندارند و میتوانند برای زن یا مرد بهکار روند. بنابراین، متون دعاها خود عام هستند.
دلیل ۶. اختلاف نسخهها در تعبیر «ابن الحسن»
در برخی نسخههای زیارات قدیمی، لقب «ابن الحسن» وجود ندارد یا بعداً اضافه شده است. این نکته میتواند نشانهای از پوشش امنیتی باشد تا اگر امام زن بود، با القاب مردانه از او یاد شود و هویت اصلیاش محفوظ بماند.
دلیل ۷. سوره کوثر استمرار نسل پیامبر (ص) از طریق دختر را تأیید میکند
«إنا أعطیناک الکوثر» در تفاسیر به نسل پیامبر از طریق حضرت فاطمه (س) تفسیر شده است. این نشان میدهد که خداوند استمرار رسالت و ولایت را از طریق دختر قرار داده است. پس امامت نیز میتواند در تداوم زنانه شکل بگیرد.
دلیل ۸. سوره قدر و ضمیر «هی» با بار زنانه
در سوره قدر، شب قدر با ضمیر مؤنث «هی» توصیف شده است: «سلام هی حتی مطلع الفجر». برخی مفسران این تعبیر را نشانهای از بار زنانه حقیقت ولایت دانستهاند که میتواند با مقام امام زنانه پیوند داشته باشد.
دلیل ۹. مریم و آسیه بهعنوان الگوهای جهانی ایمان در قرآن
سوره تحریم/۱۱ و ۱۲: آسیه و مریم بهعنوان الگو برای همه مؤمنان معرفی شدهاند. تعبیر «مثلاً للذین آمنوا» نشان میدهد یک زن میتواند الگوی کل بشریت باشد، همانگونه که یک امام باید باشد.
دلیل ۱۰. تشبیه امام قائم به عیسی بن مریم در روایات شیعه
همانگونه که حضرت مریم بدون شوهر فرزندی به دنیا آورد، قائم نیز در شرایطی خارقالعاده ظاهر میشود. این تشبیه میتواند قرینهای بر مشابهت هویتی قائم با حضرت مریم باشد.
بخش دوم: شواهد تاریخی و روایی
در تاریخ اسلام و روایات مهدوی، زنان بارها نقشهای کلیدی در رهبری دینی، اجتماعی و سیاسی ایفا کردهاند. از حضرت زهرا (س) که خطبه فدکیه را در قلب جامعه ایراد کرد تا حضرت زینب (س) که پیام کربلا را زنده نگه داشت، نمونههای تاریخی فراوانی از رهبری زنان وجود دارد. همچنین روایات مربوط به عصر ظهور، از حضور گسترده زنان در سپاه امام و امنیت بینظیر زنان در جامعه مهدوی سخن گفتهاند. این شواهد نشان میدهد که زمینه تاریخی و روایی برای پذیرش امام زنانه فراهم است.
دلیل ۱۱. خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) نمونهای از رهبری سیاسی ـ دینی زن
حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر (ص) در مسجد مدینه خطبهای تاریخی ایراد کرد (الاحتجاج طبرسی). این خطبه پر از استدلالهای قرآنی و سیاسی بود و اعتراض به غصب فدک و خلافت را بهروشنی بیان کرد. چنین خطابهای تنها از یک رهبر دینی و آگاه برمیآید. این نشان میدهد زن در سنت اسلامی میتواند در جایگاه هدایت امت ظاهر شود.
دلیل ۱۲. نقش حضرت زینب (س) در انتقال پیام کربلا
توضیح مبسوط:
پس از شهادت امام حسین (ع)، حضرت زینب (س) در کوفه و شام خطبههایی ایراد کرد (اللهوف، سید بن طاووس). او با شجاعت در برابر یزید ایستاد و عملاً پرچم نهضت کربلا را زنده نگاه داشت. این رهبری تاریخی یک زن، الگوی روشنی برای امکان رهبری زنانه در سطح امت اسلامی است.
دلیل ۱۳. زنان حامل علوم اهلبیت و ناقلان معتبر احادیث
در تاریخ شیعه، زنان متعددی حامل علوم امامت بودهاند. از جمله حمیده (مادر امام کاظم ع) که در رجال نجاشی و کتب حدیثی بهعنوان راوی معتبر یاد شده است. این نشان میدهد که اهلبیت خود، زنان را بهعنوان حاملان وحی و علوم امامت پذیرفتهاند.
دلیل ۱۴. امنیت بیسابقه زنان در عصر ظهور
روایتی از امام باقر (ع) میگوید: «حتی تمشی المرأة من المشرق إلى المغرب لا یؤذیها أحد» (بحارالأنوار ۵۲/۳۵۲). این روایت امنیت مطلق زنان را در جامعه مهدوی نوید میدهد. چنین سطحی از امنیت نشاندهنده اهمیت ویژه زنان در حکومت امام است.
دلیل ۱۵. روایت درباره نقش رهبری زنان در آخرالزمان
برخی اخبار آخرالزمانی اشاره میکنند که زنان در هدایت امت و همراهی امام نقشآفرینی خواهند کرد (غیبت نعمانی). این امر میتواند مقدمهای برای رهبری مستقیم یک زن باشد.
دلیل ۱۶. حضور ۵۰ زن در میان ۳۱۳ یار اصلی امام مهدی (عج)
امام باقر (ع) فرمود: «یکون مع القائم ثلاث مائة و ثلاثة عشر رجلاً و معهم خمسون امرأة» (غیبة طوسی). این حضور گسترده زنان در هسته اصلی یاران، نشانهای از جایگاه محوری زنان در پروژه جهانی امام است.
دلیل ۱۷. زنان عابده و شبزندهدار در سپاه قائم
در روایات آمده: «مع القائم نسوة یداوین الجرحی و یقمن علی المرضی» (بحار ۵۲/۲۲۳). حضور زنان در امور درمانی و پرستاری نشان از پیوند میان معنویت و خدمترسانی اجتماعی دارد که برای رهبری زنانه بسیار معنادار است.
دلیل ۱۸. روایت خروج زنان همراه قائم در نقش امدادی و جهادی
در برخی احادیث آمده است که زنان در سپاه قائم علاوه بر خدمات انسانی، در جهاد و مدیریت امور نیز نقش خواهند داشت. این بیانگر مشارکت مستقیم زنان در پروژه ظهور است.
دلیل ۱۹. گسترش علمآموزی زنان در عصر ظهور
امام صادق (ع) فرمود: «یأتی زمان تظهر فیه النساء فی بیوتهن یتعلمن الفقه» (بحار ۵۲/۳۵۲). این روایت نشان میدهد که در حکومت امام، زنان بهطور گسترده به دانش دینی دسترسی دارند و در جایگاه مرجعیت علمی نیز قرار میگیرند.
دلیل ۲۰. حضور پررنگ زنان در انقلابها و نهضتهای اسلامی
تاریخ معاصر نشان داده است که زنان نقش تعیینکننده در تحولات بزرگ داشتهاند؛ چه در نهضت مشروطه، چه در قیامهای ضد استعماری، و چه در انقلاب اسلامی ایران. این سابقه تاریخی مؤید آن است که زنان میتوانند در سطح رهبری اجتماعی و سیاسی ایفای نقش کنند.
این ۱۰ دلیل نشان میدهد که زنان در سنت اسلامی و در روایات مربوط به ظهور، جایگاه رهبری و هدایت امت را داشته و خواهند داشت. از خطبه فدکیه و نقش زینب در کربلا گرفته تا امنیت کامل زنان در حکومت مهدوی و حضور ۵۰ زن در میان یاران اصلی، همه و همه حاکی از آن است که جامعه اسلامی ظرفیت پذیرش رهبری زنانه را دارد. بنابراین، زن بودن امام دوازدهم (عج) با شواهد تاریخی و روایی سازگار است.
بخش سوم: دلایل عرفانی، نمادین و تطبیقی
در متون عرفانی و روایی شیعه، و همچنین در سنتهای دینی دیگر، حقیقت «نجات» و «ولایت» اغلب با نمادهای زنانه پیوند خورده است. مفاهیمی چون «سرّ مستودع»، «امالکتاب»، «پردهنشینی» و «غیبت» در باطن خود ماهیتی مؤنث دارند. از سوی دیگر، در ادیان دیگر نیز منجی یا حضور الهی اغلب در چهرهای زنانه یا مؤنث ظهور یافته است. این همه شواهد نشان میدهد که امام دوازدهم (عج) میتواند زن باشد، بیآنکه با سنت دینی ناسازگار باشد.
دلیل ۲۱. «سرّ مستودع» در صلوات فاطمی نشانه وجود رازی مستقل و متفاوت از «بنیها» در نسل فاطمه (س)
در صلوات مشهور فاطمی آمده است:
«اللهم صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها».
این صلوات چهار نسبت روشن را بیان میکند:
نسبت فاطمه (س) با پدرش (پیامبر ص)،
با همسرش (علی ع)،
با فرزندانش (حسن و حسین ع و نسل ایشان)،
و سپس، بهطور مستقل: «سرّ مستودع در وجود او».
اگر امام دوازدهم هم همانند دیگر امامان مرد میبود، ذکر او در «بنیها» کافی بود و نیازی به آوردن یک بخش مستقل («سرّ مستودع») نبود.
این جداسازی نشاندهنده حقیقتی متفاوت و پوشیده در وجود فاطمه (س) است؛ حقیقتی که نه در پدر و شوهر و نه حتی در «بنیها» مندرج نمیشود.
محتملترین تفسیر این «راز مستودع»، وجود امامی است که از نظر جنسیت یا شرایط با سایر امامان تفاوت دارد. به همین دلیل بسیاری از اهل معرفت این راز را ناظر به امام دوازدهم دانستهاند.
بنابراین «سرّ مستودع» میتواند شاهدی مهم بر زن بودن امام دوازدهم باشد؛ چراکه اگر او نیز همانند دیگر امامان مرد میبود، ذکر مستقل و رمزآلود «سرّ» معنایی نداشت.
دلیل ۲۲. غیبت امام بهترین پوشش برای هویت زنانه
در روایات آمده: «إن لصاحب هذا الأمر غیبة» (کمالالدین). غیبت یعنی پوشیده ماندن حقیقت امام از دیدگان مردم. این ویژگی اگر امام زن باشد، معنای مضاعف پیدا میکند؛ چراکه زنانه بودن ذاتاً با ستر و پردهنشینی پیوند دارد.
دلیل ۲۳. مدیریت الهی از غیب الگویی برای ولایت زنانه
خداوند میفرماید: «الله یدبّر الأمر من السماء إلى الأرض» (سجده/۵). او پنهان است ولی جهان را اداره میکند. امام غایب نیز چنین است. این الگو با رهبری زنانه که بیشتر در پشت پرده و با تدبیر غیرمستقیم است، هماهنگی دارد.
دلیل ۲۴. در عرفان اسلامی، «باطن» حقیقتی زنانه است
عارفان شیعی باطن عالم را «رحم»، «ام» یا «زهدان» حقیقت دانستهاند؛ جایی که حیات شکل میگیرد. امام، باطن هستی است. این پیوند میان باطن و مؤنث، نشان میدهد که امام آخرالزمان میتواند زن باشد.
دلیل ۲۵. تعبیر «امالکتاب» در قرآن مؤید مؤنث بودن اصل حقیقت است
قرآن میفرماید: «و عنده أم الکتاب» (رعد/۳۹). تعبیر «ام» برای اصل کتاب نشان میدهد که حقیقت بنیادین عالم در قالب مؤنث تصویر شده است. اگر «امالکتاب» مؤنث است، چرا حقیقت ولایت مؤنث نباشد؟
دلیل ۲۶. رمزهای عددی و جفری در نام «فاطمه»
برخی متون جفر و حروفشناسی نشان دادهاند که نام «فاطمه» با رمزهای آخرالزمانی پیوند دارد. این میتواند به معنای تداوم ولایت در چهرهای زنانه در آخرالزمان باشد.
دلیل ۲۷. پردهنشینی و ناشناسی زن با غیبت امام تطبیق دارد
ویژگی اصلی زن در فرهنگ اسلامی «ستر» است. امام غایب هم حقیقتی است که در پرده مانده است. این همخوانی میان پردهنشینی در مواجهه با حتی نواب اربعه و غیبت امام، قرینهای بر زنانه بودن امام دوازدهم است.
دلیل ۲۸. زبان دعاهای مهدوی عاطفی و زنانه است
دعای ندبه و دیگر دعاهای مهدوی پر از عاطفه و شوقاند: «أین شمس الطالع؟ أین بدر کامل؟». این زبان بیشتر با روحیه زنانه سازگار است تا رهبری صرفاً عقلانی و خشک مردانه.
دلیل ۲۹. همجواری جمکران با حرم حضرت معصومه (س)
قرار گرفتن مسجد جمکران در نزدیکی حرم حضرت معصومه (س) را میتوان نمادی از پیوند ولایت مهدوی با حقیقت زنانه در فرهنگ شیعه دانست.
دلیل ۳۰. «شخینا» در عرفان یهودی حضور الهی مؤنث است
در عرفان یهودی، «شخینا» نماد سکونت خدا در زمین است و مؤنث توصیف میشود. بازگشت شخینا در آخرالزمان نیز زنانه خواهد بود. این تطبیق با نظریه امام زنانه هماهنگ است.
دلیل ۳۱. «عروس» در مکاشفات مسیحی نماد نجات است
در مکاشفات یوحنا، نجات در قالب «عروس» تصویر میشود. این نماد نشان میدهد که مسیحیت نیز نجات نهایی را با مؤنث پیوند داده است.
دلیل ۳۲. «مادر سوشیانت» در دین زرتشتی منجی را به دنیا میآورد
در متون زرتشتی، منجی آخرالزمانی (سوشیانت) از مادری باکره زاده میشود. این نشاندهنده محوریت زن در پروژه نجات است.
دلیل ۳۳. «شکتی» در هندوئیسم قدرت الهی مؤنث است
در فلسفه هندو، «شکتی» نیروی اصلی الهی است و همیشه در قالب زنانه تجسم مییابد. این الگو، مؤید نقش زن در ولایت است.
دلیل ۳۴. «تارا» در بودیسم نماد نجات و رحمت زنانه است
تارا در بودیسم بهعنوان الهه نجاتبخش و شفقت بیپایان معرفی میشود. این شباهت با مفهوم امام رحمتگستر آخرالزمانی، جالب توجه است.
دلیل ۳۵. «آنیما» در روانشناسی یونگ عامل هدایت و تعادل است
یونگ عنصر زنانه روح (آنیما) را سرچشمه الهام و هدایت میداند. امام زن میتواند تجسم این کهنالگو در تاریخ باشد.
این ۱۵ دلیل نشان میدهند که در لایههای عرفانی و نمادین، حقیقت نجات با مؤنث بودن پیوندی عمیق دارد. «سرّ مستودع» در صلوات فاطمی که جدا از «بنیها» آمده، نشانهای مهم بر وجود امامی متفاوت در نسل فاطمه (س) است. همچنین سنتهای دینی جهان نیز همگی حضور منجی یا نجاتبخش مؤنث را تأیید میکنند. پس، زن بودن امام دوازدهم (عج) از نظر عرفانی و تطبیقی، نه تنها ممکن بلکه معنادار است.
در این بخش توضیح میدهیم چرا اگر امام دوازدهم زن باشد، باید هویت ایشان تا زمان ظهور پنهان بماند و چگونه ساختار اجتماعی و تاریخی شیعه این ضرورت را تأیید میکند.
بخش چهارم: دلایل امنیتی و اجتماعی
تاریخ اسلام و شیعه نشان داده که محیط اجتماعی مردسالار، پذیرش یک امام زن را دشوار میساخت. دشمنی فقها، اتهام «دین جدید»، خطر قتل از سوی حکومتها و حتی تعصب اجتماعی، همه عواملی بودند که ضرورت پنهانسازی هویت امام را ایجاب میکردند. به همین دلیل، ولادت پنهانی، سفارش به عدم ذکر نام، و بهکارگیری القاب مردانه همگی لایههای امنیتی برای حفظ جان امام زنانه بودهاند. از سوی دیگر، تجربه تاریخی ناکامی حکومتهای مردسالار و نیاز جهان امروز به رهبری زنانه، نشان میدهد که زمان ظهور، بهترین موقع برای آشکار شدن این راز خواهد بود.
دلیل ۳۶. دشمنی فقها با امام دوازدهم، طبیعیتر اگر امام زن باشد
در روایات آمده است: «یخرج القائم و یخالفه العلماء» (الغیبة نعمانی). مخالفت فقها و علمای دینی با امام دوازدهم پیشبینی شده است. اگر امام زن باشد، این مخالفت قابل فهمتر میشود؛ چراکه فقه سنتی همواره بر مرد بودن مرجعیت و ولایت تأکید داشته است.
دلیل ۳۷. اتهام «دین جدید» با احکام زنانه معنا پیدا میکند
در برخی روایات آمده است: «إذا خرج القائم جاء بأمر جدید و کتاب جدید و حکم جدید» (بحارالانوار). مخالفان او را صاحب دین تازه میخوانند. اگر امام زن باشد و احکام ویژهای برای جایگاه زنان عرضه کند، طبیعی است که مردسالاران آن را «دین جدید» بنامند.
دلیل ۳۸. ناکامی تاریخی حکومتهای مردسالار زمینهساز رهبری زنانه
تجربه تاریخی نشان داده که حکومتهای مردسالار به ظلم، جنگ و فساد کشیدهاند. این ناکامی، زمینه اجتماعی پذیرش رهبری زنانه را فراهم میکند. بنابراین، زن بودن امام دوازدهم میتواند نقطه عطفی در تاریخ باشد.
دلیل ۳۹. نیاز جهان امروز به رهبری زنانه
در عصر کنونی، بحرانهایی مانند جنگ، خشونت، و تبعیض جنسیتی در اوج قرار دارد. بسیاری از اندیشمندان غربی و شرقی از نیاز به الگوهای زنانه در سیاست و اخلاق سخن گفتهاند. امام دوازدهم زن میتواند پاسخ الهی به این نیاز باشد.
دلیل ۴۰. غلبه رحمت و مهر در حکومت مهدوی با روحیه زنانه سازگارتر است
در روایات آمده است: «یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً» (کمالالدین). حکومت امام بر عدل و رحمت استوار است. این ویژگی بیشتر به روحیه زنانه نسبت داده میشود و با امام زنانه همخوانی دارد.
دلیل ۴۱. عدم امکان تشخیص جنسیت کودک پنجساله
امامت در سن پنجسالگی به حضرت حجت سپرده شد. در این سن، تفاوتهای ظاهری جنسیتی چندان آشکار نیست. این امر پوششی طبیعی برای مخفیماندن هویت زنانه امام ایجاد میکرد.
دلیل ۴۲. پنهانی بودن ولادت حتی برای حکیمه خاتون
در نقلهای تاریخی، حکیمه خاتون عمه امام عسکری (ع) از پنهانی بودن و شگفتی ولادت امام دوازدهم خبر داده است (کمالالدین). اینکه حتی نزدیکترین خویشان از ابعاد دقیق ولادت آگاه نبودند، میتواند نشاندهنده پوشاندن جنسیت امام باشد.
دلیل ۴۳. سفارش به عدم ذکر نام امام در عصر غیبت
در روایات متعددی آمده است: «ملعون من سمّانی فی مجمع» (الغیبة). یعنی ذکر نام امام ممنوع است. یکی از دلایل این ممنوعیت میتواند جلوگیری از افشای هویت زنانه امام باشد.
دلیل ۴۴. پوشش امنیتی با نام و القاب مردانه (ابنالحسن یا ابا صالح )
یکی از مشهورترین القاب امام مهدی (عج) «ابن الحسن» است. اگر امام زن باشد، بهکارگیری چنین لقبی پوشش امنیتی هوشمندانهای برای فریب دشمنان خواهد بود.
لقبی مثل «اباصالح» در ظاهر مردانه است، چون «ابو» یعنی «پدر»، و معمولاً برای مردان بهکار میرود. حالا اگر بپذیریم که امام دوازدهم میتواند زن باشد، آیا این لقب تناقض ایجاد میکند؟
چند نکته برای حل این مسئله:
۱. کاربرد «ابو» در زبان عربی همیشه نسب واقعی نیست
در عربی «ابو» و «ام» خیلی وقتها لقبهای تشریفیاند نه نشاندهنده پدر یا مادر بودن. مثلاً به کسی میگفتند «ابوالفضل» (پدر فضل) یعنی صاحب فضیلت.در این نگاه، «اباصالح» یعنی «صاحب صلاح» یا «منشأ صلاح»، نه لزوماً پدر پسری به نام صالح. پس این لقب میتواند برای زن هم بهکار رود.
۲. امکان جعل یا توسعه القاب در دوره غیبت
بخشی از القاب مهدی در دورههای بعدی ساخته و تثبیت شده است. احتمال دارد القاب مردانه برای پوشاندن هویت امام در ذهنها رایج شده باشد.یعنی لقب «اباصالح» بیش از آنکه وصف ذاتی باشد، یک پوشش اجتماعی ـ امنیتی بوده است.
مقایسه با القاب حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا را «امابیها» (مادر پدرش) میخوانند؛ لقبی عجیب که نشان میدهد در فرهنگ اهلبیت، بازی با القاب و جابهجایی جنسیتی در عناوین معنایی عادی است.پس اگر دختر پیامبر را «مادر پدرش» بخوانند، چه اشکالی دارد که امام زن را «پدر صالح» بنامند، به معنای صاحب صلاحیت و هدایت؟
القاب دیگر امام دوازدهم خنثیاند مثل «حجة»، «قائم»، «بقیةالله»، «صاحبالزمان». پس اگر یک لقب بار مردانه دارد، میشود آن را در همان چارچوب پوششی یا تشریفی فهمید و تناقض اصلی ایجاد نمیکند. پس میتوان نتیجه گرفت لقب «اباصالح» در اصل مانع نظریه امام زن نیست؛ یا باید آن را کنایه از صاحب صلاح دانست (بدون بار جنسیتی)، یا لقب پوششی که بعدها برای محافظت از هویت امام رواج پیدا کرده.
این ۹ دلیل نشان میدهند که زن بودن امام دوازدهم (عج) میتوانست حساسیتهای شدیدی در جامعه مردسالار برانگیزد. بنابراین، پنهانسازی هویت امام، ممنوعیت ذکر نام، و استفاده از القاب مردانه، همگی ابزارهایی برای حفاظت از جان امام و آمادهسازی شرایط ظهور بودهاند. در عین حال، ناکامی حکومتهای مردسالار و نیاز جهان امروز به رهبری زنانه، نشان میدهد که این راز دقیقاً در زمان ظهور آشکار خواهد شد.