حمید رابعی

مدیر انتشارات قرآنیوم ، مدیر مسئول پایگاه اینترنتی اربعین و مجری طرح احیاء دستخط و بازآفرینی آثار ائمه اطهار علیهم السلام

دعای هفتم صحیفه سجادیه با دستخط منسوب به امام سجاد علیه السلام

آیا تبعیت از ولایت فقیه غایب تکلیف است یا فوریت امنیتی و ضرورت سیاسی

تغییر نظام سیاسی و انقلاب در یک کشور هزینه بسیار بالایی دارد و پرداخت مجدد این هزینه به فاصله کمتر از پنج دهه در توان جامعه به استضعاف کشیده شده در ایران نیست پس باید از ابزار موجود یعنی قانون اساسی و نظم فعلی بهترین استفاده را برای کسب بهترین نتیجه کرد اکنون مردم ایران از یک سیستم مستقر و نظم ظاهری برخوردار هستند که برای استقرار آن هزینه های بالایی چه جانی و چه مالی پرداخت شده و بیشتر این هزینه ها را هم همین مردم مستضعف پرداخت کرده اند اما امروز بعد از چهل و چهار سال حاکمیت این سیستم ، تناقضات ، نواقص و ایرادهای آن طاقت آحاد مسئولان و مردم را طاق کرده و متاسفانه هم مسئولان و هم مردم به دلیل همین هزینه هایی که پرداخت کرده اند حتی جرات بیان لزوم تغییر و اصلاحات در این سیستم را هم ندارند

 

پس از 44سال استقرار نظام جمهوری اسلامی و حاکمیت قوانین اسلامی در این سرزمین برای حفظ ، تداوم و تکامل نظام جمهوری اسلامی در ایران ناگزیر از واگذاری جایگاه ولایت فقیه به صاحب اصلی آن حضرت امام زمان (عج) هستیم چرا که تجزیه طلبان ، منافقین ، سلطنت طلبان و دشمنان خارجی مترصد براندازی و ایجاد نظامی منطبق بر آرمانهای شیطانی و استکباری خود در این سرزمین هستند حذف کرسی ولایت فقیه غیر معصوم و واگذاری آن به ولایت فقیه معصوم غایب ، سایه این خطر را از روی نظام جمهوری اسلامی ایران که ثمره خون بیش از سیصد هزار شهید و مجاهدت‌های مردم انقلابی ایران است برای همیشه برخواهد داشت

 

جبهه گیری در مقابل این روش حکمرانی که منافاتی با اصل نظام و اصل ولایت فقیه هم ندارد توسط دو عده خواهد بود ، دسته اول که اتفاقا خیلی هم خودشان را انقلابی و متعهد به آرمانهای انقلاب می‌دانند و حتی حاضرند برای حفظ نظام و اصل ولایت فقیه که مصداق آن از نظر این افراد ، یک فقیه حاضر است ، جان امام زمان (عج) را هم فدا کنند و دسته دوم که نظریه ولایت فقیه را یک نظریه کاملا اسلامی و شیعی میدانند ولی توجه ندارند که این نظریه فقط میتواند تا استقرار حکومت اسلامی قابل توجیه باشد و در زمان استقرار حکومت اسلامی این ولایت فقیه بایستی به همان کسی واگذار شود که دستور تبعیت از فقیه را صادر کرده است

 

بدیهی است حضرت ولی عصر (عج) پس از قیام خود برای برقراری حکومت جهانی مهدوی یکی از دو راه ممکن را انتخاب خواهند کرد یا هیچکدام از نظام های سیاسی موجود و حاکم در دنیا را مشروع و قانونی ندانسته و انرژی خود و اصحاب و یاران خویش را برای سرنگونی این حکومت ها صرف خواهند نمود تا بتوانند حکومت جهانی مورد نظر خود را مستقر نمایند و یا با توجه به قوانین موجود در کشورهایی از جمله ایران ، حقانیت خود را برای تصاحب حکومت اثبات نموده و پس از تسلط بر این کشورها اقدامات بعدی را برای تحقق حکومت جهانی خود برنامه ریزی نمایند اما اکنون جایگاه قانونی و شخصیت حقیقی و حقوقی حضرت ولی عصر (عج) در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و یا سایر کشورهای اسلامی چیست و اگر این جایگاه تاکنون برای ایشان تعریف نشده از کدام اصول قانونی میتوان جهت واگذاری حکومت به حضرت ولی عصر (ع) در ایران و سایر نقاط دنیا بهره برد ؟

اگر امام زمان علیه السلام بخواهند از سازوکارهای موجود در نظام‌های سیاسی کشورهای مختلف برای ایجاد حکومت جهانی خود استفاده کنند کدام نظام را انتخاب خواهند کرد ؟ و اگر امام زمان برای ایجاد حکومت جهانی خود بخواهد از سازوکار و ظرفیتهای حقوقی نظام سیاسی حاکم در ایران که از لحاظ تئوری نزدیکترین نظام موجود دنیا به آرمانهای بعثت حضرت رسول اکرم (ص) است استفاده کند آیا مجلس خبرگان رهبری و سایر نهادهای قانون گذاری و اجرایی در ایران حاضر خواهد شد قبل از درخواست امام زمان (عج) ، حضرت مهدی (عج) را علی رغم غیبت ایشان به عنوان فقیه جامع الشرایط به رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران انتخاب کنند ؟ و آیا انتخاب حضرت ولی عصر از سوی مجلس خبرگان به عنوان فقیه جامع الشرایط به رهبری نظام سیاسی ایران زمینه ظهور آن حضرت و آغاز حکومت جهانی ایشان را فراهم نمیکند؟

 

متاسفانه هنوز هستند افرادی که حضور رسمی و قانونی حضرت ولی عصر (عج) در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران را با منافع خود در تعارض می‌بینند طبق اصل ۱۱۱ قانون اساسی در معذوریت رهبر برای انجام وظایف خود ، رئیس جمهور منتخب مردم که میتواند یک فقیه باشد به همراه دو شخصیت حقوقی دیگر یعنی رئیس قوه قضائیه و یک عضو فقیه شورای نگهبان که باید فقیه باشند وظایف رهبری را تا رفع معذوریت غیبت ایشان انجام میدهند متاسفانه در نگاه برخی افراد ، جمع بین غیبت و واگذاری کرسی ولایت فقیه به امام غایب امری محال فرض میشود و صد افسوس که با همین فرض اشتباه در برابر این مدل حکمرانی موضع گیری میشود ، نگرانی منتقدین به خاطر ترس از ایجاد خلأ سیاسی در نظام مبتنی بر اصل ولایت فقیه در واگذاری مسئولیت به امام غایب است

پیش از این سیر تطور و تکامل نظریه ولایت فقیه تا زمان امام خمینی از سوی بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است اما آیا میتوان ادعا کرد این تطور و تکامل به پایان رسیده و پس از آن هیچ تغییر و دگرگونی در این نظریه رخ نخواهد داد ؟یکی از جدید ترین کتابها که در خصوص تکامل نظریه ولایت فقیه ، موضوعات جدیدی را مطرح می کند کتاب فقیه غایب تالیف و نوشته حمید رابعی است که در آن ضمن ارائه تعریف جدیدی از کلیدواژه های غیبت ، حکومت اسلامی و ولایت فقیه تعامل این واژه ها را در دوره های مختلف مورد کنکاش قرار داده و حد تاثیر نظریه ولایت فقیه غیر معصوم را تا ایجاد حکومت اسلامی از سوی وی میداند و پس از تشکیل و استقرار حکومت اسلامی با معرفی حضرت ولی عصر (عج) به عنوان تنها فقیه جامع الشرایط در عصر حاضر که دارای معذوریت غیبت هستند ایشان را به عنوان ولی فقیه و رهبر دائمی نظام سیاسی و حقوقی مبتنی بر این اصل در جمهوری اسلامی ایران معرفی میکندمنتظران راهی جز واگذاری کرسی ولایت فقیه به حضرت ولی عصر (عج) در عصر حاضر ندارند این اقدام نه تنها زمینه را برای ظهور آن حضرت فراهم و تسهیل می‌کند بلکه نظام جمهوری اسلامی ایران را در برابر حوادث و فتنه های پیش رو بیمه خواهد کرد عدم واگذاری کرسی ولایت فقیه به صاحب اصلی مقام ولایت در عصر حاضر که حکومت اسلامی در کشور ایران مستقر شده است نه تنها خیانت به اسلام و آرمانهای انقلاب است بلکه به مرور باعث از هم پاشیدگی حکومت اسلامی و نظام جمهوری در ایران خواهد شد بدیهی است در چنین شرایطی نظام سلطه در صدد ایجاد حکومت شیطانی خود در این سرزمین برآمده و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد
 
برای جلوگیری از هرج و مرج در کشور و بروز فتنه های پیش رو که همزمان با انتخاب ولی فقیه بعدی ارکان مختلف نظام را تحت تاثیر قرار خواهد داد ، البته برای رسیدن به تمامی این اهداف واگذاری کرسی ولایت فقیه به حضرت ولی عصر (عج) حتی الامکان باید در زمان حیات رهبر فعلی انجام بپذیرد و از موکول کردن آن به آینده به شدت جلوگیری شودبرای اینکه امروز کرسی ولایت فقیه به امام عصر واگذار شود نیازی به حضور ایشان نیست که لازم باشد به زمان ظهور هم علم پیدا کنیم ، غیبت یک معذوریت برای ولی فقیه معصوم است و طبق قانون اساسی کاملا واضح مشخص شده که وظایف رهبری در زمان معذوریت ولی فقیه بر عهده سه شخصیت حقوقی مندرج در این اصل است که به آن اشاره شد پس بهتر است به جای اینکه سلسله فقیهان در دوران غیبت ایجاد شود ، همان ابتدا کرسی ولایت فقیه را به آن حضرت واگذار کرد و با توجه به غیبت ایشان ، وظایف رهبری را هم به سه شخصیت حقوقی مندرج در اصل ۱۱۱ قانون اساسی محول نمود
 
برخی افراد مدل حکمرانی مبتنی بر ولایت فقیه معصوم غایب را مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران ، اصل ولایت فقیه مندرج در قانون اساسی و شخص رهبر فعلی معرفی نموده و واگذاری کرسی ولایت فقیه به حضرت ولی عصر (عج) را در تضاد با آن عنوان میکنند که در این خصوص نیز باید گفت مطالبه واگذاری کرسی ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران به حضرت ولی عصر (عج) نه تنها مخالفت با این نظام و انقلاب نیست بلکه باعث قوام و کمال و ثبات این نظام و پیروزی کامل انقلاب اسلامی در ایران خواهد بود و هیچ منافاتی با اصول انقلابی و اسلامی حاکم بر ایران نخواهد داشت چرا که از ابتدای انقلاب اسلامی ، واگذاری حکومت به حضرت ولی عصر (عج) به عنوان هدف نهایی این انقلاب معرفی شده است
نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

مطالب پیشنهادی