-
دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۳:۲۸ ب.ظ
تغییر نظام سیاسی و انقلاب در یک کشور هزینه بسیار بالایی دارد و پرداخت مجدد این هزینه به فاصله کمتر از پنج دهه در توان جامعه به استضعاف کشیده شده در ایران نیست پس باید از ابزار موجود یعنی قانون اساسی و نظم فعلی بهترین استفاده را برای کسب بهترین نتیجه کرد اکنون مردم ایران از یک سیستم مستقر و نظم ظاهری برخوردار هستند که برای استقرار آن هزینه های بالایی چه جانی و چه مالی پرداخت شده و بیشتر این هزینه ها را هم همین مردم مستضعف پرداخت کرده اند اما امروز بعد از چهل و چهار سال حاکمیت این سیستم ، تناقضات ، نواقص و ایرادهای آن طاقت آحاد مسئولان و مردم را طاق کرده و متاسفانه هم مسئولان و هم مردم به دلیل همین هزینه هایی که پرداخت کرده اند حتی جرات بیان لزوم تغییر و اصلاحات در این سیستم را هم ندارند
پس از 44سال استقرار نظام جمهوری اسلامی و حاکمیت قوانین اسلامی در این سرزمین برای حفظ ، تداوم و تکامل نظام جمهوری اسلامی در ایران ناگزیر از واگذاری جایگاه ولایت فقیه به صاحب اصلی آن حضرت امام زمان (عج) هستیم چرا که تجزیه طلبان ، منافقین ، سلطنت طلبان و دشمنان خارجی مترصد براندازی و ایجاد نظامی منطبق بر آرمانهای شیطانی و استکباری خود در این سرزمین هستند حذف کرسی ولایت فقیه غیر معصوم و واگذاری آن به ولایت فقیه معصوم غایب ، سایه این خطر را از روی نظام جمهوری اسلامی ایران که ثمره خون بیش از سیصد هزار شهید و مجاهدتهای مردم انقلابی ایران است برای همیشه برخواهد داشت
جبهه گیری در مقابل این روش حکمرانی که منافاتی با اصل نظام و اصل ولایت فقیه هم ندارد توسط دو عده خواهد بود ، دسته اول که اتفاقا خیلی هم خودشان را انقلابی و متعهد به آرمانهای انقلاب میدانند و حتی حاضرند برای حفظ نظام و اصل ولایت فقیه که مصداق آن از نظر این افراد ، یک فقیه حاضر است ، جان امام زمان (عج) را هم فدا کنند و دسته دوم که نظریه ولایت فقیه را یک نظریه کاملا اسلامی و شیعی میدانند ولی توجه ندارند که این نظریه فقط میتواند تا استقرار حکومت اسلامی قابل توجیه باشد و در زمان استقرار حکومت اسلامی این ولایت فقیه بایستی به همان کسی واگذار شود که دستور تبعیت از فقیه را صادر کرده است
بدیهی است حضرت ولی عصر (عج) پس از قیام خود برای برقراری حکومت جهانی مهدوی یکی از دو راه ممکن را انتخاب خواهند کرد یا هیچکدام از نظام های سیاسی موجود و حاکم در دنیا را مشروع و قانونی ندانسته و انرژی خود و اصحاب و یاران خویش را برای سرنگونی این حکومت ها صرف خواهند نمود تا بتوانند حکومت جهانی مورد نظر خود را مستقر نمایند و یا با توجه به قوانین موجود در کشورهایی از جمله ایران ، حقانیت خود را برای تصاحب حکومت اثبات نموده و پس از تسلط بر این کشورها اقدامات بعدی را برای تحقق حکومت جهانی خود برنامه ریزی نمایند اما اکنون جایگاه قانونی و شخصیت حقیقی و حقوقی حضرت ولی عصر (عج) در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و یا سایر کشورهای اسلامی چیست و اگر این جایگاه تاکنون برای ایشان تعریف نشده از کدام اصول قانونی میتوان جهت واگذاری حکومت به حضرت ولی عصر (ع) در ایران و سایر نقاط دنیا بهره برد ؟
اگر امام زمان علیه السلام بخواهند از سازوکارهای موجود در نظامهای سیاسی کشورهای مختلف برای ایجاد حکومت جهانی خود استفاده کنند کدام نظام را انتخاب خواهند کرد ؟ و اگر امام زمان برای ایجاد حکومت جهانی خود بخواهد از سازوکار و ظرفیتهای حقوقی نظام سیاسی حاکم در ایران که از لحاظ تئوری نزدیکترین نظام موجود دنیا به آرمانهای بعثت حضرت رسول اکرم (ص) است استفاده کند آیا مجلس خبرگان رهبری و سایر نهادهای قانون گذاری و اجرایی در ایران حاضر خواهد شد قبل از درخواست امام زمان (عج) ، حضرت مهدی (عج) را علی رغم غیبت ایشان به عنوان فقیه جامع الشرایط به رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران انتخاب کنند ؟ و آیا انتخاب حضرت ولی عصر از سوی مجلس خبرگان به عنوان فقیه جامع الشرایط به رهبری نظام سیاسی ایران زمینه ظهور آن حضرت و آغاز حکومت جهانی ایشان را فراهم نمیکند؟
متاسفانه هنوز هستند افرادی که حضور رسمی و قانونی حضرت ولی عصر (عج) در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران را با منافع خود در تعارض میبینند طبق اصل ۱۱۱ قانون اساسی در معذوریت رهبر برای انجام وظایف خود ، رئیس جمهور منتخب مردم که میتواند یک فقیه باشد به همراه دو شخصیت حقوقی دیگر یعنی رئیس قوه قضائیه و یک عضو فقیه شورای نگهبان که باید فقیه باشند وظایف رهبری را تا رفع معذوریت غیبت ایشان انجام میدهند متاسفانه در نگاه برخی افراد ، جمع بین غیبت و واگذاری کرسی ولایت فقیه به امام غایب امری محال فرض میشود و صد افسوس که با همین فرض اشتباه در برابر این مدل حکمرانی موضع گیری میشود ، نگرانی منتقدین به خاطر ترس از ایجاد خلأ سیاسی در نظام مبتنی بر اصل ولایت فقیه در واگذاری مسئولیت به امام غایب است