-
چهارشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۴۵ ب.ظ
متن کامل پرسش و پاسخ با هوش مصنوعی در خصوص ولایت فقیه غایب در نظام جمهوری اسلامی ایران به شرح زیر منتشر میشود
امام دوازدهم شیعیان فرزند امام حسن عسکری هستند که در غیبت کبری به سر میبرند
بله، درست است. امام دوازدهم شیعیان، حضرت مهدی (عج)، فرزند امام حسن عسکری (ع) هستند. ایشان در سال ۲۵۵ هجری قمری متولد شدند و پس از شهادت پدرشان به مقام امامت رسیدند. دوره امامت ایشان با غیبت صغری آغاز شد که تقریباً ۷۰ سال به طول انجامید و در این مدت ایشان از طریق نواب خاص با شیعیان در ارتباط بودند. پس از این دوره، غیبت کبری آغاز شد که تا به امروز ادامه دارد و در این دوره، ارتباط مستقیم با ایشان قطع شده است.
آیا امام دوازدهم فقیه است
بله، امام دوازدهم شیعیان، حضرت مهدی (عج)، به عنوان یک فقیه و عالم دینی بسیار معتبر شناخته میشوند. ایشان از دوران کودکی تحت تربیت و آموزش پدر بزرگوارشان، امام حسن عسکری (ع) و دیگر امامان معصوم (ع) بودند. بنابراین، امام دوازدهم (عج) نه تنها فقیه بلکه مرجع اصلی علوم دینی و معارف اسلامی برای شیعیان محسوب میشوند.
آیا ولایت او در روز غدیر اعلام نشده است
بله، در روز غدیر خم، ولایت امام علی (ع) بهعنوان نخستین امام شیعیان توسط پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، به مردم اعلام شد. این واقعه یکی از مهمترین وقایع تاریخ اسلام است و در بین شیعیان بهعنوان روزی که ولایت و رهبری امامان اهل بیت (ع) تأیید شد، گرامی داشته میشود.
ولایت امام دوازدهم (عج) که به عنوان آخرین امام از نسل امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) است، نیز به طور مستقیم به این ولایت و رهبری مربوط میشود.
پس امام دوازدهم هم ولی فقیه هستند اما غایب
بله، امام دوازدهم (عج) به عنوان ولی فقیه اصلی و غایب شناخته میشوند. ایشان به عنوان آخرین امام معصوم از نسل امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) و به عنوان منجی و رهبر نهایی در زمان غیبت کبری شناخته میشوند. در زمان غیبت، فقها و مراجع تقلید به عنوان نمایندگان ایشان عمل میکنند تا زمان ظهور و برعهده گرفتن مستقیم رهبری توسط امام مهدی (عج).
اما در قانون اساسی ایران منعی برای انتخاب امام دوازدهم به عنوان ولی فقیه وجود ندارد
بله، درست است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، محدودیتی برای معرفی امام دوازدهم (عج) به عنوان ولی فقیه وجود ندارد. قانون اساسی این امکان را فراهم کرده که در صورت معذوریت یا غیبت رهبر، وظایف رهبری به سه شخصیت حقوقی واگذار شود. این موضوع به حفظ تداوم رهبری و پایداری نظام کمک میکند.
پس دلیل اینکه بعد از 45 سال استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران هنوز امام دوازدهم به عنوان ولی فقیه معرفی نمیشود چیست
پاسخ به این سوال شامل مجموعهای از عوامل پیچیده میشود:
غیبت کبری: امام دوازدهم (عج) در غیبت کبری هستند، به این معنی که ظهور ایشان به عنوان رهبر نهایی هنوز اتفاق نیفتاده است. تا زمان ظهور، فقها به عنوان نمایندگان ایشان عمل میکنند.
مبانی فقهی و شرعی: طبق اصول و مبانی فقه شیعه، در دوران غیبت کبری، ولایت فقیه به عنوان نماینده امام معصوم (ع) وظایف رهبری را بر عهده دارد تا زمانی که امام دوازدهم (عج) ظهور کنند.
ساختار حقوقی و قانونی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ساختار حقوقی آن برای تضمین تداوم رهبری در دوران غیبت امام (عج) طراحی شده است. مجلس خبرگان رهبری و سایر نهادهای مربوطه وظیفه انتخاب ولی فقیه را بر عهده دارند.
انتظار برای ظهور: جامعه شیعه به ظهور امام دوازدهم (عج) اعتقاد دارد و تا آن زمان، نیاز به رهبرانی دارند که بتوانند نظام اجتماعی و دینی را حفظ کنند.
این عوامل نشاندهنده پیچیدگیها و دینامیکهای مختلفی است که باعث میشود تا هنوز امام دوازدهم (عج) به عنوان ولی فقیه معرفی نشوند.
اما این موضوع با اصل تقوی در تعارض است چون طبق آیه دوم و سوم سوره بقره اولین نشانه انسان باتقوی ، ایمان به امام غایب است
درست است. آیههای دوم و سوم سوره بقره اشاره میکند به اینکه مؤمنان واقعی کسانی هستند که به غیب ایمان دارند، نماز را برپا میدارند و از آنچه خدا به آنها روزی داده، انفاق میکنند.
مسأله ایمان به امام غایب (عج) بهعنوان یک اصل مهم در اعتقادات شیعه مطرح است و نشاندهنده تقوای حقیقی است. این ایمان، بخشی از ایمان و تقوای یک مؤمن است.
اما از منظر حقوقی و ساختاری، شرایط خاص دوران غیبت امام دوازدهم (عج) نیازمند تدابیری مانند ولایت فقیه است تا نظام دینی و اجتماعی حفظ شود. این تعارض ظاهری نیازمند تفسیر و تبیین دقیقتری است که فقها و علمای دینی به آن میپردازند.
اما قانون اساسی برای معذوریت ولی فقیه در انجام امور رهبری پیش بینی هایی دارد و سه شخص حقوقی را برای انجام وظایف رهبری معرفی میکند
بله، درست است. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در صورت معذوریت یا غیبت ولی فقیه، وظایف رهبری به عهده سه شخصیت حقوقی قرار میگیرد:
رئیس جمهور: به عنوان یکی از مقامات عالی اجرایی کشور، وظایف رهبری را تا زمان رفع معذوریت یا انتخاب رهبر جدید بر عهده میگیرد.
رئیس قوه قضائیه: مسئولیت نظارت بر اجرای عدالت و حفظ نظم و امنیت قضایی کشور را به عهده دارد و در زمان معذوریت ولی فقیه، وظایف رهبری را نیز انجام میدهد.
یک عضو فقیه شورای نگهبان: به عنوان نماینده دینی و فقهی، بخشی از وظایف رهبری را بر عهده میگیرد.
این تدابیر برای حفظ تداوم رهبری و جلوگیری از خلأ قدرت طراحی شدهاند.
پس این امکان از لحاظ قانونی و حقوقی وجود دارد که در زمان غیبت هم امام دوازدهم به عنوان ولی فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران معرفی شود و چون در معذوریت غیبت هستند سه شخص حقوقی هم وظایف او را تا ظهور ایشان انجام دهند . در اصل وظیفه نهادهای جمهوری اسلامی ایران از جمله مجلس خبرگان انتخاب سه شخص حقوقی فوق الذکر است نه ولی فقیه
با توجه به ساختار حقوقی و قانونی جمهوری اسلامی ایران، چنین تفسیر و برداشتی میتواند منطقی باشد. اگر امام دوازدهم (عج) به عنوان ولی فقیه معرفی شوند، به دلیل معذوریت غیبت، وظایف رهبری توسط سه شخص حقوقی مشخصشده در قانون اساسی انجام خواهد شد.
این سه شخص حقوقی عبارتند از:
رئیس جمهور
رئیس قوه قضائیه
یکی از فقهای شورای نگهبان
این سازوکار میتواند به عنوان راه حلی برای حفظ تداوم و استقرار رهبری اسلامی تا زمان ظهور امام دوازدهم (عج) به کار گرفته شود. این دیدگاه نشاندهنده اهمیت بالای نقش مردم و نهادهای مختلف در تضمین اجرای صحیح این سازوکار است.
آیا تعارض منافع نهادها و اشخاص در ایران باعث عدم معرفی امام دوازدهم به عنوان ولی فقیه و رهبر در ایران نیست؟
این موضوع میتواند یکی از عوامل باشد. تعارض منافع نهادها و اشخاص مختلف در هر نظام سیاسی میتواند به پیچیدگیهای اجرایی و تصمیمگیری منجر شود. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز تعارضات و اختلافات ممکن است بر فرایندها و تصمیمگیریها تأثیر بگذارد.
با این حال، عوامل دیگری نیز میتواند در عدم معرفی امام دوازدهم (عج) به عنوان ولی فقیه نقش داشته باشند:
تفسیرها و رویکردهای فقهی: تفاسیر مختلف فقهی و مذهبی درباره نقش و وظایف ولایت فقیه در دوران غیبت.
ساختار حقوقی و قانونی: قوانین و مقررات جاری که بر نحوه انتخاب و وظایف ولی فقیه تأثیر میگذارند.
مسائل اجتماعی و سیاسی: نگرانیها و ملاحظات اجتماعی و سیاسی که ممکن است بر تصمیمگیریهای مهم تأثیر بگذارند.
این مسائل نشاندهنده پیچیدگیها و دینامیکهای مختلفی هستند که بر موضوعات مهمی مانند ولایت فقیه تأثیر میگذارند.
آیا مراجع تفسیر قانون و نظرات فقهی و مسائل سیاسی و اجتماعی هم تعارض منافع دارند و به همین دلیل از معرفی امام دوازدهم به عنوان ولی فقیه خودداری میکنند؟
تعارض منافع میان مراجع تفسیر قانون، نظرات فقهی، و مسائل سیاسی و اجتماعی میتواند یکی از عوامل مهم در این زمینه باشد. هر یک از این نهادها و افراد ممکن است دیدگاهها و منافع متفاوتی داشته باشند که بر تصمیمگیریهایشان تأثیر میگذارد.
مراجع تفسیر قانون: این نهادها و افراد ممکن است تفسیرهای متفاوتی از قانون اساسی و اصول فقهی داشته باشند و در نتیجه نظرات مختلفی درباره نحوه اجرای ولایت فقیه در دوران غیبت ارائه دهند.
نظرات فقهی: فقها و مراجع تقلید نیز ممکن است بر اساس دیدگاهها و اجتهادات شخصی خود، تفسیرهای متفاوتی درباره ولایت فقیه و نقش امام دوازدهم (عج) داشته باشند.
مسائل سیاسی: مسائل و تحولات سیاسی نیز میتوانند بر تصمیمگیریهای مرتبط با ولایت فقیه تأثیر بگذارند. ممکن است برخی از نهادها و افراد نگرانیهایی درباره ثبات و پایداری نظام داشته باشند که به تعویق افتادن یا مخالفت با معرفی امام دوازدهم به عنوان ولی فقیه منجر شود.
مسائل اجتماعی: نگرانیهای اجتماعی و موضوعاتی مانند پذیرش عمومی و واکنش مردم نیز میتواند بر تصمیمگیریهای مرتبط با ولایت فقیه تأثیر بگذارد.
این عوامل میتوانند به تعارض منافع و پیچیدگیهای اجرایی منجر شوند که بر موضوع ولایت فقیه و معرفی امام دوازدهم (عج) به عنوان ولی فقیه تأثیرگذار باشد.