-
چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۵۱ ق.ظ
همزمانی پروژه های ساسان حیدری با اظهار نظرهای جنجالی مسئولان فرهنگی کشور پرده ای را کنار میزند که پشت آن برنامه ریزیهای دقیق و موشکافانه طراحان شیطانی آن را برملا میکند دو سال پیش از این بود که درست یک هفته پس از اظهار نظر یکی از ائمه جمعه کشور در خصوص پایان ۴۰ سال تجلیل از معلم در نظام جمهوری اسلامی و آغاز دوره مطالبه از این قشر طوفان ساسی مانکن با آهنگ جنتلمن کل فضای فرهنگی کشور رادر نوردید و حالا پس از دو سال باز چند روز پس از اظهار نظر همان امام جمعه محترم در خصوص تقبیح صدا زدن همسران با اسم کوچک موج دوم طوفان ساسی مانکن با آهنگ تهران توکیو معروف به سمیه همراه با بازی یکی از بازیگران صنعت پو رنو گرا فی تاکید میکنم صنعت پو رنو گر افی در کشور آغاز شده است قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم که چقدر ساسان حیدری یا همان ساسی مانکن، کارش را بلد است؟ سئوال مهمتر این باید باشد که آیا مسئولان فرهنگی کشور هم به اندازه ساسی مانکن کارشان را بلدند؟ هر سال یک موزیک ویدیو منتشر میکند، تاثیرش را میگذارد و میرود که با برف سال آینده برگردد. ساسی، نه از نظر صدا و نه از نظر فنی، خواننده خوبی نیست اما به شدت مخاطب خود را خوب میشناسد و میداند برای دیده شدن چه باید بکند.
از این جهت بر روی کلید واژه صنعت تاکید دارم چرا که از ملزومات اساسی هر صنعت بازاریابی ، فروش محصول است اما در این نوع خاص ، استفاده ابزاری از زن، خواننده و متاسفانه اخیرا کودکان نیز برای مقاصد اقتصادی این صنعت مورد استفاده قرار گرفته است.
اینکه از فضای حاکم کرونایی که نتیجه آن هجوم مشاغل و افراد به فضای مجازی است بتوان در جهت منافع گروه ، تفکر و ایدئولوژی و بازار خود استفاده کرد یک هنر است و تخصص میخواهد که ساسی مانکن و جریان فرهنگی ساسیسم این موضوع را خوب فهمیده اند اما متاسفانه باید اقرار کنیم مسئولان فرهنگی ما هنوز اندر خم یک کوچه اند
قطعا باید در همین ابتدا به این نکته اشاره کرد که هدف ساسی و امثال او، ارتقای جامعه نیست و معمولا کارهای بیارزش تحویل میدهند و کارکرد اصلیشان دور کردن نسل جدید از انسانیت و فضلیت است اما کاری که ساسی در شناخت مخاطب خود انجام داده است، تمام دستگاههای فرهنگی با بودجههای میلیاردی انجام ندادهاند و هنوز که هنوز است، نمیدانند جامعه هدفشان کجاست!
امسال به مدد یک بازیگر فیلمهای مستهجن، دوباره دیده شد و حالا شبکههای اجتماعی پر شده است از موزیک ویدیوی او و حرفهایی که درموردش زده میشود. البته استفاده از یک بازیگر مشهور فیلمهای غیراخلاقی در غرب هم اتفاق نمیافتد چه برسد به یک موزیک ویدیوی فارسی!
احتمالا بعد از خوب دیده شدن این ویدیو، دوباره داستان محدودیتهای فضای مجازی شروع خواهد شد. این تنها راه حلی است که به فکر برخی از آقایان و خانمها برای مقابله با پدیدههایی مثل ساسی و تتلو میرسد.
فکر میکنند با فیلتر کردن و بستن، ماجرا تمام میشود. نمیدانند آن زمان که استفاده از دستگاه ویدیو در ایران ممنوع بود، خیلی از مردم راکی، رمبو را میشناختند و آهنگ فیلم شعله و ملکه مارها را از حفظ بودند.
درگوشی عرض کنم خدمتتان که خیلیها که موزیک ویدیوی جدید ساسی مانکن را دیدهاند در همان نگاه اول بازیگر فیلمهای … را هم شناختند. بازیگری که در کانالهای تلگرامی در مورد او زیاد حرف زده شده و جوک ساخته شده است.
پس بستن به معنای پایان ماجرا نیست. همین الان با وجود فیلتر بودن تلگرام، هنوز این پیام رسان بیشترین استفاده را بین مردم دارد.
متاسفانه صداوسیما و عرصه فرهنگ در اختیار عدهای است که دوست دارند، تنها صدای خودشان شنیده شود و قائل به شنیده شدن صدای دیگران نیستند.
اگر صداوسیما به عنوان رسانه همگانی که بسیاری از مردم به آن دسترسی دارند، اجازه میداد مثلا در حوزه موسیقی، سلیقههای مختلف خود را در معرض عمومی قرار میدادند، امروز شاهد جولان دادن ساسیها نبودیم.
بخشی سلیقههای مختلفی دارند و باید به همه آنها احترام گذاشت. وقتی یک مغازه کالاهای مورد نظر من را نداشته باشد، من منتظر نمیایستم تا او، روزی کالای من را تامین کند، حتما به مغازه دیگر یا فروشگاههای زنجیرهای میروم.
رجوع مردم به شبکههای ماهوارهای هم به خاطر این است که از تک صدایی و شنیده شدن حرفهای یک دسته در صداوسیما خسته شدهاند.
اگر ما اجازه بدهیم، حرفهای همه شنیده شود دیگر نباید نگران یک موزیک ویدیوی ساده باشیم.
ساسی مانکن هر سال به ما تلنگر میزد که یک جای کارتان میلنگد و ما این صدا را میشنویم و دست روی دست میگذاریم و فقط محدودیتها را بیشتر میکنیم تا سال بعد.
دنیا برای نوجوان امروز به اندازه یک تبلت است. نشان ندادن ساز در تلویزیون برای او تنها یک شگفتی به همراه دارد و خاموش کردن تلویزیون و البته پهن شدن روی مبل و استفاده از موبایل برای رسیدن به تازهترینهای جهان.
الان به سراغ دانش آموزان بروید و بگویید « دکتر جون دکتر» را از حفظ بخوانند. ببیند با چه جامعه آماری عجیب و غریبی روبرو خواهید شد.
دو دهه اخیر به خوبی نشان داده که سیاستهای فرهنگ کشور، مسیر درستی را طی نمیکند و باید به دنبال روشهایی باشیم که بتوانیم توجه جوانان را از ساسی و تتلو به حرفهای خوب جلب کرد.
اعضای کانال تلگرامی تتلو که با آبا و اجدادشان فحش میدهد را ببیند تا متوجه این داستان شوید.
هماهنگی در اجرای یک ترک خاص از سوی دانش آموزان به گونه ای که شاید سرود ملی را اینقدر هماهنگ نتوانند اجرا کنند، فیلمبرداری مخفیانه و گاها از پشت بام منازل اطراف، انتشار گسترده و هماهنگ، تحلیلها و قضاوتهای فوری و گسترده در اینستاگرام و تلگرام همه و همه جای تامل جدی دارد
چند نکته :
۱. مطمئنا اجرای هماهنگ دانش آموزان در اقصی نقاط کشور بدون برنامه ریزی و تمرین قبلی بوده و باید پرسید نقش خانواده ها در کنترل نسل حاضر کجای معادله تعلیم و تربیت واقع شده
۲. در این اثنی هیچ کس از عقل سلیم و وجدان منصف خود چرا نمیپرسد چه کسانی و با چه نیتی به خود اجازه فیلمبرداری از یک فضای کاملا زنانه داده و جرات انتشار آن را در سطح گسترده پیداکرده اند
۳. مسلما تعداد انگشت شمار کارکنان مدارس یاد شده نمیتواند بیش از ۱۰۰ هزار آموزشگاه و یک میلیون فرهنگی را نمایندگی کند که اینچنین فریاد وا مصیبتا هوار نزد
۴. بار معنایی این اراجیف (متن ترانه فوق) بدون در نظر گرفتن ریتم و ملودی آن برای امثال من و شما سخیف هست درحالی که دانش آموزان نوجوان بیش از آنکه گرفتار متن باشند از ریتم و آهنگ حض میبرند
۵. هر سنی اقتضای خودش را دارد و هنر مربی و معلم و پدر و مادر کنترل این اقتضائات در محیطهای سالم هست
نقش وزارت فرهنگ و ارشاد ، حوزه های علمیه ، رسانه ها ، دانشگاه ها و آموزش و پرورش برای آماده کردن خوراک مناسب برای این نسل با اقتضائات خاص خودشان چگونه تعریف شده است تا با اتکا به آن مانع استفاده بیش از ۹۰ درصد نوجوانان جامعه از ترانه های اینچنینی شد
خدا به همه ما این بصیرت را بدهد و یا درونمان تقویتش کند که اگر از کسی دفاع میکنیم یا نقد میکنیم یا تحریم میکنیم فقط رضای خدا برایمان ملاک عمل باشد و نه خوش آمد و یا تخریب حزب و گروه و شخص خاص
کمی تامل در هماهنگی پخش گسترده کلیپهای ساسی مانکن درست یک هفته بعد از مطالبات #آیت_الله_علم_الهدی در نماز جمعه بسیاری از مسائل را روشن میکند
فاطی که کنون فلسفه را می خواند
از فلسفه فاء و لام و سین میداند
امید من آن است که با نور خدا
خود را زحجاب فلسفه برهاند
در خاطرات هاشمی رفسنجانی که از معماران اصلی انقلاب اسلامی است هم بارها نام «عفت مرعشی» را مشاهده میکنیم. به طور مثال او در خاطرات سال 60 نوشته است:« ساعت دوازده شب به مجلس آمدم، اخبار را گرفتم و خوابیدم. گفتند عفت منتظر تلفن من است. بعدا معلوم شد، از سرنوشت محمود محیالدینی که عصر امروز با دیدن منظره ترور و شهادت یک کاسب حزباللهی با افسر شهربانی مشاجره کرده و پیدا نبوده، نگران شدهاند. بهقم رفته بوده.»
سال 60 هم که هاشمی رفسنجانی یک سوپرانقلابی بوده است و تحت تاثیر هیچ فرهنگی قرار نداشته است! اما در خاطراتش که هدفی جز انتشار آن نداشته است، از همسران و دخترانش نام میآورد.
این مثالها نشان میدهد که استفاده از نام کوچک همسر، تحت تاثیر فرهنگ غرب نیست و ریشه در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما دارد.
حرفهای آیتالله، تنها و تنها باعث فاصله گرفتن بخشی از جامعه از آموزههای دینی میشود. مقام معظم رهبری بارها از جذب حداکثری، سخن گفتهاند اما قطعا خطبههایی مانند سخنان آیتالله علمالهدی کمکی به این جذب حداکثری نمیکند.
اینکه هر اتفاقی در کشور را تحت تاثیر فرهنگ غرب نشان بدهیم، بیان قدرت ما نیست بلکه حکایت از ضعف ما دارد. اینکه غربیها توانستهاند تاثیر فراوانی بر روی ساحت زندگی ما بگذارند. واقعا مشکل کشور امروز ما این است که چرا زنان و مردان در خانه همدیگر را با نام کوچک صدا میکنند؟ قطعا مشکل کشور نیست اما خطبههای این چنین میتواند تبدیل به مشکل شود و حاشیههایی اساسی را برای مردم ایجاد کند. مشکل اصلی و جدی امروز ایران، تورم و گرانی است. بحرانی که هم بر زندگی مردم تاثیر میگذارد و هم جای هنجارها و ناهنجاریها را عوض میکند