بررسی ارتباط حکمرانی، پول و ولایت اقتصادی
آیا به دنبال راهکارهایی برای برون رفت از چالشهای اقتصادی موجود در کشور هستید؟ آیا میدانید که حکمرانی و دانایی در عرصه اقتصادی مورد نیاز، میتواند اولین گام برای ایجاد تغییرات مثبت باشد؟ در این راستا، پناه بردن به سیره پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) میتواند به عنوان یک الگوی موثر در اصلاحات اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
با وجود فشارهای سیاسی و اقتصادی، ما به شواهد تاریخی بازمیگردیم. در زمان پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع)، سیاست اقتصادی حاکم، استفاده از ارزهای ملی کشورهای همسایه نظیر ایران و روم بود. این روش نه تنها منجر به عدم ایجاد یک ارز ملی جدید نشد بلکه ارزهای موجود نیز به عنوان پول رایج مسلمانان به کار گرفته شد. وهل شگفتیانگیز این نکته است که هیچگونه مخالفتی از سوی حاکمیت در استفاده از این ارزها وجود نداشت. میخواهید بدانید که این سیاست چگونه میتواند به عنوان یک راهکار برای درمان اقتصاد بیمار ایران در عصر حاضر شناخته شود؟
خب، بیایید یک نگاهی عمیقتر به این مافیای سلامت که واقعاً جایی برای خود در جامعه پزشکی پیدا کرده، بندازیم. ظاهراً این یکی از اون موضوعهایی هست که همگی به نوعی باهاش درگیر هستیم اما یه کم ازش غافلیم! راستش، حقیقت اینه که داستان از اینجا شروع میشه که نهادهای مختلف با هم دست به یکی کردن تا یک سیستم پیچیده درست کنند که در آخر منجر به تولید بیمار میشه. بله، درست خوندید! گاهی اوقات به نظر میرسه که بیمار شدن ما بیشتر از اینکه به خاطر یک مشکل واقعی پزشکی باشه، به خاطر یک نقشه از پیش تعیین شده است.
حالا بیایید نگاهی به جامعه پزشکی بندازیم. وقتی به یاد میاریم که چه سالها تلاش کردند تا از طب سنتی به سمت طب مدرن حرکت کنند، میفهمیم که این تغییر نه تنها نیاز به دانش تازه داشت، بلکه چشمانداز مالی بزرگی هم داشت. به عبارت دیگه، پزشکان خودشو در شرایطی دیدند که نه تنها باید بیمار درمان کنن، بلکه باید از اون بیمار هم به نوعی سود ببرن. اینجا بود که بیمه به عنوان یک ابزار مالی وارد صحنه شد. بیمه بهشون این امکان رو میداد که دستمزدی بالا و غیرمنطقی برای خدماتشون درخواست کنن و در نهایت این سیستم مالی سعی داشت به نفعشون جا بیفته.
سیاستگذاری و چهارچوب فکری در بیان نظریه «فقیه غایب» روندی چندمرحلهای و بینرشتهای است که از طریق تلفیق مفاهیم نمادین، هنری، دینی و حقوقی، یک چارچوب جامع برای نقد ساختارهای موجود و ارائه راهکار تحولآفرین در نظام جمهوری اسلامی ایران رقم زده است. بهطور کلی میتوان این روند را در پنج محور کلیدی بررسی کرد:
سیاستگذاری از زمان ارائه مدل مفهومی «پرچمهای سیاه خراسان» تا تدوین کتاب «فقیه غایب»، یک مسیر تحولآفرین را رقم زده که میتوان اصول آن را بهصورت زیر خلاصه کرد:تلفیق چندرشتهای: ادغام مفاهیم هنری، دینی، حقوقی و سیاسی برای ارائه یک چارچوب جامع؛استفاده از نمادپردازی و هنر: بهرهگیری از خوشنویسی، طراحی نوین و نمادهای تاریخی بهمنظور ایجاد بیداری فرهنگی و معنوی؛رویکرد عملیاتی و اجرایی: تبدیل ایدههای نمادین به پروژههای ملموس مانند مجموعه قرآنیوم، احیای آثار مقدس و طرحهای معماری؛تحلیل و استدلال آکادمیک: بهرهگیری از منابع اصلی اسلامی و تحلیلهای حقوقی برای نقد ساختارهای موجود و ارائه راهکارهای اصلاحی؛ ایجاد نهادهای انتشاری و رسانهای: تأسیس انتشارات و پلتفرمهای خبری بهمنظور انتشار و بسط نظریه به صورت گسترده در جامعه؛تدوین اثر نهایی پژوهشی: انتشار کتاب «فقیه غایب» به عنوان مستند و نتیجه نهایی سیاستگذاری فکری، که جایگاه امام زمان را از منظر مشروعیت دینی و حقوقی مطرح میکند.این رویکرد چندبعدی، نشاندهنده یک سیاستگذاری استراتژیک و بلندمدت در بیان نظریه «فقیه غایب» است که از طریق مراحل نمادپردازی، اجرایی، حقوقی، انتشاری و پژوهشی به یک چارچوب علمی منسجم تبدیل شده و زمینه بحثهای عمیق در محافل دینی و سیاسی ایران را فراهم آورده است.
توی این خونه پوسیدم خدایا مگه دیوار اینجا در نداره چقدر باید تحمل کرد بی عشق مگه دنیا درو پیکر نداره چشام کم سو شد از بس گریه کردم نمی دونم کی از این خونه میرم دارم می پوسم و چشم انتظارم دارم می میرم و از رو نمیرم هی سربه راه تر هی سربه زیرتر هی گوشه گیرتر هر لحظه خسته تر هر لحظه تلخ تر هر لحظه پیرتر دنیای من تویی دنیا ولی میگن زندون مومنه آخه چه جوری از خیر تو بگذرم این غیر ممکنه درست از اولین باری که رفتی درست از اولین باری که مُردم درست از آخرین برگی که باختی درست از آخرین دستی که بردم درست از روز اول رفته بودی همون روزی که من از دست رفتم عزیزم عشق تو بن بست من بود منم تا آخر بن بست رفتم
اهمیت طرح ایرانرود و ابعاد استراتژیک آن
۵۲ سال پیش، هومان فرزاد با ارائه طرح احداث ایرانرود و ایجاد سه دریاچه به دستگاههای مسئول، جوانب مختلف توسعه و پیشرفت کشور را مدنظر قرار داد. اما هیچگاه پیشبینی نمیکرد که این ایده میتواند به بهانهای برای رژیم آل سعود تبدیل شود تا جنگی خانمانسوز را در آنطرف خلیج فارس آغاز کند. در تحلیلهای اخیر، بهویژه در زمینه جنگ یمن، به وضوح دیده میشود که آل سعود در پی تخریب زیرساختهای این کشور به دنبال ایجاد کانال سلمان از جنوب خلیج فارس به سمت اقیانوس هند است. هدف اصلی این پروژه، تضعیف نقش ایران در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه بهوسیله دور زدن تنگه استراتژیک هرمز است.
مسئولان ایران باید به این نکته مهم توجه کنند که درصورت تحقق قریبالوقوع کانال سلمان، چه میزان از نقش استراتژیک ایران در منطقه کاسته خواهد شد. حمایتهای آمریکا و اروپا از این پروژه میتواند به آن اعتبار جهانی دهد و این آبراه به شاهرگ انرژی دنیا تبدیل شود. این قابلیت، انگیزههای کشورهای سلطهگر را برای فشار بیشتر به ایران افزایش خواهد داد.